jvhki uar
می رسد روزی که بی من روزها را سر کنی
لحظه شیرینی که به تو دل بستم
مـرا میـان بازوانت بگیر! بگـذار تمام آغوشـت را
دستانت را ، حلقه می کنی به دور کمرم
تو حس عاشق شدنی حس رسیدن به اوج
می رسد روزی که مرگ عشق را باور کنی
می رسد روزی که تنها در کنار عکس من
نامه های کهنه ام را مو به مو از
قاب عکس توست اما شيشه عمر من است
بوسه بر مويت زنم ترسم که مويت بشکند
موي توست اما ريشه عمر من است.
از تو پرسیدم من
تو منی یا من تو؟
و تو گفتی هردو...
من به تو پیوستم
گفتم ای کاش پناهم باشی
همه جا و همه وقت
دست تو در دستم
تکیه گاهم باشی
و تو گفتی هستم
تا نفس هست کنارت هستم....
این تنها پــرانتـز دوست داشتنی در زندگی من است ...!
مث رهایی از قفس یا ساحل امن یه موج
آرامش نگاه تو، من و به بند می کشه
بذار دل تنهای من دوباره عاشقت بشه
Power By:
LoxBlog.Com |